بانکداری – مصاحبه اول
تشکر و سپاس فراوان از آقای حامد اعتمادی، RBC Credit Card Advisor
و تشکر ویژه از سلمان غریبی که در تهیه این مصاحبه بسیار زحمت کشیدن
سوال : برای شروع لطف کنید خودتونو معرفی کنید و درباره ی رشته کاری تون توضیح بدین:
جواب : من حامد اعتمادی هستم، لیسانس مهندسی صنایع گرایش برنامه ریزی و تحلیل سیستم ها و فوق لیسانس MBA از آلمان. حدود دو سال هست که به کانادا اومدم . قبل از اومدن به کانادا مدت 10 سال در ایران سابقه کار در زمینه فروش، بازاریابی و خرید داشتم. در ایران کارم رو به عنوان کارشناس فروش شروع کردم و در 2.5 سال آخر حضورم در ایران به عنوان معاون بازرگانی مدیر عامل در بزرگترین تولید کننده فویل و ورق آلومینیوم مشغول به کار بودم. از Jun 2015 مستقیما در بانک RBC به عنوان Credit Card Advisor کارم رو شروع کردم و قبل از اون هم به مدت شش ماه توی یکی از شرکتهای وابسته به RBC کار می کردم، در واقع تقریبا یک سال و خرده ای هست که دارم در بانک RBC و زیر مجموعه هاش کار میکنم.
سوال : برای کسی که بخواد وارد مجموعه ی بانک و کارهای بانکی بشه چه توصیه هایی دارین؟
جواب : در حقیقت خیلی به خود شخص و توانمندی هاش بستگی داره. ارتباطات تاثیرگذار هست و ورود به بانک رو تسهیل می کنه ولی به تنهایی کافی نیست. پیشنهاد من برای کسانی که می خواهند برای اولین بار توی بانک کار بکنند شروع کردن از رده های پایین سازمانیه. امکان ورود به این پوزیشن ها بسیار راحت تر از پوزیشن های تخصصی هستش و همینطور که میدونین یکی از مهمترین مسایل، قدم گذاشتن به این شرکتهاست.
برای ورود به این پوزیشنها SOFT SKILLS بسیار مهمه. حتی به نظر من از HARD SKILL ها هم مهمتره بدلیل اینکه توی این پوزیشنها ارتباط با مشتریان و نحوه برخورد بسیار تاثیرگذار هستش. مثلا توی RBC یک برنامه بسیار مفصل چند ماهه (بسته به نوع پوزیشن) برای آموزش HARD SKILL ها به تمام تازه واردین به بانک وجود داره.
سوال : حالا اگه کسی بخواد مثل شما از ابتدا شروع کنه، چطوری میتونه شرکت هایی که با بانک کار میکنن رو پیدا کنه ؟
جواب : من ترجیح میدم به این سوال یه مقداری کلی تر جواب بدم. به نظر من کسانی که تازه وارد هستن باید برای خودشون یک سری اهداف کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تعریف کنند. من هدف کوتاه مدتم این بود که یه کار اولیه پیدا کنم تا تجربه کانادایی پیدا کنم و در عین حال متوجه بشم که توی چه فیلدی باید کارم رو ادامه بدم. هدف میان مدتم این بود که توی یه شرکت بزرگ که جای رشد داره در یک پوزیشن JUNIOR کار پیدا کنم و هدف بلندمدتم این بود که توی اون شرکت پیشرفت کنم.
من ژانویه ی 2014 به کانادا وارد شدم و در ابتدای فوریه در یکی از شرکت وابسته به Bell Canada به عنوان کارشناس فروش (Sales Representative) شروع به کار کردم. در سال اول ورودم به کانادا حدودا 7 شغل مختلف رو امتحان کردم تا تونستم برنامه ریزی صحیح تری در مورد آینده شغلیم داشته باشم. همون طوری که می دونید کارهایی که اینجا هست خیلی با کارهای ایران فرق میکنه و مخصوصا برای کسانی که اینجا کسی رو نمیشناسن باید خیلی کارها رو خودشون انجام بدن تا شناخت بهتری پیدا کنند. در مورد من هم همینطور بود از کار Door to door sales، فروشندگی ماشین، خدمات مشتریان و … .
من خیلی سعی کردم توی زمینه ی تخصصی خودم که فلزات هست مشغول به کار بشم، حتی رزومه مو آماده کردم و حضوری رفتم توی شرکت ها که متاسفانه موفقیتی در این زمینه کسب نکردم. ولی خب برای شروع رفتم توی یکی از شرکت های وابسته به Bell شروع به کار کردم. بعد از اون رفتم توی چند تا Car Dealership و خود Bell کار کردم. بعد از این تجربه ها، کار توی یکی از شرکت های وابسته به محصولات Third party بانک RBC رو پیدا کردم. روزمه ام رو فرستادم و مصاحبه دعوت شدم. توی اون مصاحبه، تجربه ی کار توی Bell خیلی به من کمک کرد چون وقتی توی بانک کار میکنی خیلی محصولات متنوعی برای ارائه به مشتری داری و وقتی بتونی بهشون ثابت کنی که قبلا این کارو کردی و این تجربه رو داری و با مشتری های مختلفی کار کردی خیلی تاثیرگذاره که من این تجربه هارو از طریق Bell بدست آورده بود. تا اینکه منو به عنوان کارشناس فروش داخلی قبول کردن. البته هر ار چندگاهی از RBC میومدن توی اون شرکت برای نظارت و فکر می کنم تمام اطلاعات برای بانک و شرکت های زیرمجموعه اون هم میرفت. بعد ازینکه شش ماه توی اون شرکت کار کردم و چندین بار برای RBC اپلای کردم، بالاخره رزومه م اونجا قبول شد و رفتم برای مصاحبه. البته توی خود بانک مصاحبه های مختلفی انجام شد تا منو پذیرفتن.
سوال : کار اول تون رو چجوری پیدا کردین. همونی که گفتین زیرمجموعه Bell بود؟
جواب : من 18 ژانویه 2014 اومدم کانادا رفتم یه فروشگاه خرید کنم که یکی ازین مجله های رایگان مربوط به کار اونجا دیدم و برداشتم و یه سری کار توش آگهی زده بودن و شروع کردم یکی یکی زنگ زدن. به چند تایی شون رزومه فرستادم، یکی شون زنگ زد و بعد از دو بار مصاحبه توی یک هفته گفتن شما قبولی و میتونی بیای سرکار. دو هفته ی اول باهات حقوقی کار میکنیم اگه خوب بود باهات قرارداد میبندیم و همین حقوق رو ادامه میدیم به علاوه ی commission و اگر خوب نبود میتونیم commission bass ادامه میدیم. در واقع از 4 فوریه مشغول به کار شدم. نکته ای که من توی اون مدتی که باهاشون کار میکردم متوجه شدم اینه که هرکسی که بخواد میتونه بره اون کارو انجام بده. یعنی به هیچکس نه نمیگن.
سوال : اگه ممکنه یه مقدار در مورد teller bank توضیح بدید. اصلا برای این کار نیازی به سابقه کار یا سرتیفیکیت خاصی هست؟ چون همونطور که میدونید این هم یکی از راه های ورود به بانک هست که بسیاری از دوستان مایل هستن در این زمینه بیشتر بدونن.
جواب : راستش برای teller bank یه سری موسساتی هستن که دوره هایی برگزار میکنن ولی چون من کارمو از این پوزیشن شروع نکردم دقیقا نمیتونم بگم که تاثیر گذار هست یا نه. البته اینو در نظر بگیرید که هر بانکی برنامه ی آموزشی خودشو برگزار میکنه. من هیچ تجربه ای توی کار بانک نداشتم و چند ماه اولی که وارد RBC شدم 5 روز در هفته فول تایم آموزش داشتم که با سیستم های مختلفی که قراره باهاشون کار کنیم اشنا بشم چون تعداد زیادی نرم افزار مختلف هست که باید باهاشون کار کنیم و توی اون دوره تمام اینها رو به ما آموزش دادن که چطوری باید باهاشون کار کنیم و مهمتر از اون چطوری با مشتری ها برخورد کنیم.
البته پوزیشنی که من هستم یه مقدار بالاتر از teller bank هستش ولی برای اون هم قطعا آموزش های خودشون رو دارن حالا اگر دوره هارو گذرونده باشید تاثیر مثبت داره ولی اونقدر قابل توجه نیست. چیزی که خیلی تاثیرگذاره سافت اسکیل هاست. اینکه چطور با مشتری برخورد میکنید و با مشتری ارتباط برقرار میکنید و اونو راضی نگه میدارید. چیزی که اینجا برای RBC مهمه اینه که چیزی که به صلاح مشتری هست رو انجام بدین. در واقع میگن اینکه چقدر برای بانک سودآوری داره زیاد مهم نیست و حتما سرویسی که برای مشتری مفید هست رو بهش ارائه بدین اگر مشتری رضایت داشته باشه در دراز مدت برای ما سودآوری داره. به همین خاطر روی سافت اسکیل ها بسیار تاکید دارن. الان ما علاوه بر مدیر تیم که عملکردها رو بررسی میکنه، یه مدرس هم داریم که میاد فقط بهمون آموزش میده که چطور با مشتریان برخورد کنیم و رضایتشون رو کسب کنیم. رو این حساب اون سافت اسکیل ها خیلی اهمیت داره حتی شاید بیشتر از هارد اسکیل و توانایی شما در کار با نرم افزارها. در واقع میگن شما پتانسیل داشته باش که چطور باید با مشتری رفتار کنی، کار با این نرم افزار ها رو به شما آموزش میدیم.
سوال : آیا این درسته که میگن باید حتما یک سال سابقه customer service داشته باشید تا بتونید وارد کار teller bank بشید؟
جواب : راستش من چون ازین طریق وارد بانک نشدم نمیدونم تا چه حد صحیحه ولی قطعا سابقه کار customer service میخواد و کار هم کار سنگینیه چون توقعات بالاست و طوری برنامه ریزی میکنن که وقتی سر کار میای، تمام وقتت رو به کار اختصاص بدی. مشتری ها هم با پول خودشون سرکار دارن و حساسیت ها خیلی بالاست. این موضوع که بلد باشی چجوری با مشتری های مختلف رفتار کنی و چطور مشکلات رو حل کنی قطعا خیلی اهمیت داره.
سوال : تا اینجا که متوجه شدم برای کار در بانک نیاز نیست حتما مدرک مرتبط باشه و با هر مدرکی میشه این مسیر رو رفت.
جواب : همونطور که قبلا گفتم چیزی که خیلی براشون مهمه اون سافت اسکیل هاست و اینکه چطوری با مشتری برخورد میکنید. و البته زبان. چون کار ما اکثرا پشت تلفن هست و خیلی دقت میکنن که لهجه ی غلیظی نداشته باشیم که مشتری راحت متوجه بشه ما چی میگیم.
سوال : وضعیت حقوقی توی پوزیشن های مختلف به چه صورته؟
جواب : توی پوزیشتهای مختلف متفاوت هستش و خیلی به سطح توانایی فرد بستگی داره. مثلا دو نفر در یک پوزیشن مشابه ممکنه تا $10000 در سال حقوقشون با هم فرق بکنه.
سوال : آیا به غیر از شغل هایی که در موردش صحبت کردیم موقعیت های دیگه ای مثل IT یا گرایش های خاصی از صنایع وجود داره که بشه باهاشون کار کرد؟
جواب : بله قطعا میشه ولی خب باید تجربه ی بالایی داشته باشی. مثلا من برای پوزیشن Junior Business Analyst خیلی اپلای کردم و با توجه به اینکه من سابقه کار کانادایی در این زمینه نداشتم و کسی هم نبود که منو معرفی کنه نتونستم ازون طریق وارد بشم. به عنوان مثال من توی دانشگاه تورنتو داشتم دوره ی Business Analyst رو میگذروندم یه همکلاسی داشتم که آشنایی داشت توی بانک که معرفی ش کرد و مستقیما رفت توی همون پوزیشن مشغول به کار شد که خب پوزیشنش از من بالاتره. البته اون شخص رشته ش IT بود، کانادایی بود و در این زمینه کار کرده بود یه نفرم توی RBC اینو معرفی کرد. در نهایت عملکردش هم خوب بود و رفت توی مصاحبه موفق شد و استخدام شد. شما حساب کن توی RBC در سراسر دنیا حدود 81000 نفر کار میکنن قطعا پوزیشن های مختلفی در زمینه های مختلف داره. البته هر مسیری توی این بانک سیستم خودشو داره که مدون شده ست و شما باید توی اون مسیر حرکت کنی و غیر ازون نمیتونی عمل کنی. حالا اینکه شما بتونی در وهله ی اول به عنوان مهندس IT یا صنایع وارد بانک بشی خیلی خوبه و البته خیلی سخته.
سوال : حالا یه مقدار از بحث کار خارج بشیم بانک RBC برای نیوکامر ها چه پکیج ها و کردیت کارت هایی داره؟
جواب : من می تونم در مورد کردیت کارتها که الان زمینه تخصصیم هست اطلاعاتی رو بهتون بدم. کردیت کارتها از لحاظ مختلف تقسیم بندیهای مختلفی دارند. مثلا از لحاظ امنیت به Secured و یا Unsecured تقسیم بندی می شوند. در کانادا بعضی از کردیت کارت ها برای جمع کردن پوینت هستش که بعدا میتونید از اون پوینتها برای مقاصد مختلف استفاده کنید، به اونا Reward Card میگن. یک نوع کردیت کارت دیگه های هم هست که درصدی از خریدهایی که با کردیت کارت انجام میدید رو به کارت بصورت نقدی برمیگردونه که به این مدل Cash Back میگن. یعنی مثلا برای یک سری خرید هایی که انجام میدی حدود یک درصد ازون خرید ها توی این کارت ها جمع میشه و در آخر سال واریز میشه به حسابتون. یه سری کردیت کارت دیگه هست که شما با خرید هاتون از فروشگاهها یا شرکتهای هواپیمایی خاصی پوینت جمع میکنید و ازون پوینت ها میتونید توی همون فروشگاه خاص یا همون ایرلاین استفاده کنید. گروهی از کردیت کارتها هم هستند که نرخ بهره پایین تری نسبت به بقیه کارتها دارند و برای کسانی که بالانس کردیت کارت رو برای مدت طولانی تری نیاز دارند و دیرتر از موعد پرداخت می خواهند پرداخت کنند مناسب هستند.
با توجه به نیاز هر شخص میتونه هر کدوم ازین کردیت کارت ها رو انتخاب کنه.
در پایان از طرف تمام بچههای i2Canada تشکر میکنم از آقای حامد اعتمادی که وقت گرانبهاشون رو در اختیار بنده قرار دادن و اطلاعات بسیار با ارزشی رو بسیار صمیمانه و دلسوزانه در به دوستان منتقل کردن.
بانکداری – مصاحبه دوم
خوب حسب قولی که داده بودم امروز بلاخره موفق شدم با آقای پویا واحد راد یکی از ادوایزرهای موفق بانک TD صحبتی داشته باشم و واقعا اطلاعات ارزشمندی رو به دست آوردم که تقدیمتون میکنم.ضمنا از بابت همکاری مدیریت بانک TD هم بسیار سپاسگزارم.
ببینید کار کردن در بانکهای کانادا میتونه به عنوان سمتهای مختلفی عنوان بشه. که من چند نمونه ازش نام میبرم و هر کس با توجه به تواناییهایی که داره میتونه یکی از این سمتها رو قبول کنه و کارش رو در بانک شروع کنه.
- Customer Service
این همون کاریه که کسانی که در پشت میز قرار دارن و پاسخ گوی مشتریها هستن میدن انجام میدن.برای ورود به این سمت هیچ مدرک و سرتیفیکیت خاصی نیاز نیست و فقط داشتن دیپلم کافیه.شما باید زبانتون عالی باشه و حتی زبان خوب هم کافی نیست.باید واسشون رزومه بفرستید و بعد از تایید رزومه شما باهاتون قرار مصاحبه تلفنی میذارن که سطح زبان شما رو بسنجن.اگه این مرحله رو هم رد کنید به مصاحبه حضوری دعوت میشید که آخرین مرحله است.اگه پذیرفته بشید واستون یه دوره راجع به آشنایی با کارتون و سمتتون میذارن و در نهایت میتونید کارتون رو شروع کنید.حقوق این بخش بین ساعتی 14 تا 16 دلاره و خوب خیلی بالا نیست ولی برای شروع میتونه بسیار خوب باشه.فقط یک نکته هست.برای کار در این بخش شما قبلا باید کار صندوقداری یا به اصطلاح Cash Work انجام داده باشید که بسته به جایی که کار کردید از 6 ماه تا یک سال ازتون سابقه کار میخوان.مثلا اگه در تیم هورتون یا مک دونالد در قسمت صندوق کار کرده باشید با 6 ماه هم شما رو میپذیرن.کلا ممکنه حقوقش پایین باشه اما بنفیت های خوبی داره.
- Advisory
برای ادوایزر شدن در بانک داستان مقداری متفاوته.اولا شما حتما باید لیسانس مرتبط داشته باشید.حسابداری یا بانکداری یا…البته در برخی مواقع خیلی سخت نمیگیرن.
ثانیا باید سرتیفیکیتی بگیرید به اسم Canadian Securities Courses که از دو سازمان میشه دریافتش کرد. یا Canadian Securities Institute و یا IFSE که اولی جامعتر و کاملتره.
قیمت آزمون جامع با هزینه دوره آموزشی حدود 1300 دلاره که دو تا کتاب هم داره. آزمون 3 ساعت زمان میبره و برای قبولی باید حداقل 60 درصد نمره کل رو بیارید.
البته برای شروع میشه به جای آزمون فوق فقط آزمونMutual fund رو داد و همین لایسنس برای ورود به بانک کافیه. قیمت این آزمون که فقط یک کتاب هم داره حدود 400 دلاره.
دوستمون پویای عزیز دوره کوآپ BMO رو رفته بود اول و بعد تو بانک TD استخدام شده. البته خود ادوایزری باز چند نوع داره که ساده ترینش Financial Services Rep هست که واسه شروع خوبه.
خود بانک ترجیح میده شما رشد کنی و مرتب training میذاره که سمتت رو بالا ببری. حقوق ادوایزر ها از ساعتی 21 دلار شروع میشه به بالا.
- IT
این بخش یکی از بهترین و پرطرفدار ترین سمتهای بانکه که شما میتونید با داشتن مدرک IT به عنوان کسی که در بک آفیس کار میکنه و خدمات اینترنتی و کامپیوتری رو پشتیبانی میکنه کار کنید.برای ورود به این بخش لایسنس خاصی نیاز نیست و فقط یه رزومه قوی و خوب میتونه کارساز باشه.
- Others…
بخشهای دیگه رو من کلا یه قسمت کردم چون یه مقدار خاص میشن. مثل مدیریت مالی یا قسمت جلوگیری از پولشویی و …
برای ورود به کار بانک نیاز به مدرک زبان نیست و فقط اگه شما بتونید خیلی روان صحبت کنید و خوب بشنوید کافیه. خوب این قسمت اول گفتگو من با دوست خوبم پویا بود.قسمت بعدی رو جداگونه میذارم.
i2Canada IMMIGRATION Services
بک گراند چک (Background Check) و سکیوریتی چک (Security Check) ویزای کانادا
بکگراند چک یا بررسی پیشینه، فرآیندی جامع است که در آن سوابق مختلف متقاضی ویزا یا اقامت دائم کانادا بررسی میشود
اخذ پذیرش از مدارس کانادا و دریافت استادی پرمیت
مختص دوستانی که پذیرش دانشگاه یا کالج را اخذ نموده و جهت سابمیت برای ویزا و پرمیت به مشاوره نیاز دارند
باز شدن کنسولگری ایران در سایت وزارت امور خارجه ایران
ویزای استارتاپ کانادا ، فرصتی برای اقامت دائم کانادا برای افراد نوآور و کارآفرین
ویزای دانش آموزی کانادا
ویزای استارتاپ کانادا ، فرصتی برای اقامت دائم کانادا برای افراد نوآور و کارآفرین
اخذ ویزای ویزیتوری یا توریستی کانادا
ویزای استارتاپ کانادا ، فرصتی برای اقامت دائم کانادا برای افراد نوآور و کارآفرین
درخواست نوت آفیسر کانادا؛ چگونه دلایل ریجکتی ویزای خود را بفهمیم؟
ویزای استارتاپ کانادا ، فرصتی برای اقامت دائم کانادا برای افراد نوآور و کارآفرین
وب فرم کانادا: راهنمای کامل برای ارتباط با IRCC
ویزای استارتاپ کانادا ، فرصتی برای اقامت دائم کانادا برای افراد نوآور و کارآفرین
ویزای استارتاپ کانادا
ویزای استارتاپ کانادا ، فرصتی برای اقامت دائم کانادا برای افراد نوآور و کارآفرین
آخرین دیدگاهها