مهندسی‌ مکانیک

تشکر و سپاس فراوان از جناب تورج همزه پور، مهندسی‌ مکانیک

قدردانی می‌کنم از دوست بسیار خوبم مهدی پویا که زحمت هماهنگی‌ این مصاحبه رو کشیدن

و تشکر ویژه از ویتانا که در تهیه این مصاحبه بسیار زحمت کشیدن

یکی‌ از رشته‌های بسیار مهم مهندسی‌ که جایگاه ویژه‌ای رو در کانادا داره، مهندسی‌ مکانیک هست. این رشته مهندسی‌ با گرایشات فراوانش، در شهر‌های صنعتی‌ کانادا مثل تورنتو و کلگری جایگاه خوبی رو از بابت جذب نیروی کار به خودش اختصاص داده. برای کسب اطلاعات دقیق خدمت جناب آقای تورج حمزه پور رسیدیم که در تورنتو مشغول به کار هستن. جا داره اول این نوشتار از صبر و حوصله ایشون در پاسخگویی دقیق به سوالات ما تشکر ویژه داشته باشم. از طرف شرکت و تمام بچه‌های  برای ایشون موفقیت روز افزون آرزو دارم.

سوال: بسیار خوب جناب حمزه پور، به عنوان سوال اول در مورد گرایشتون صحبت بفرمایید:

پاسخ: رشته من مکانیک بوده گرایش سیالات

سوال: برای بچه هایی که هنوز داخل ایران هستند و قراره بیان کانادا چه پیشنهاد خاصی دارید؟ آیا نیاز به یاد گیری نرم افزار خاصی هست؟ یا اینکه درسهای قبلی رو مرور کنند که این فرصت رو از دست ندند؟

پاسخ: بستگی به مدت زمانی که می تونن داشته باشن که زمان بذارن روی بک گراندی که دارن کار کنن. بک گراند خودم نفت و گاز هست.

سوال: می‌شه لطف کنید و یه توضیح کلی‌ راجع به این بک گراندی که گفتید بدید؟ و اینکه وضعیت بازار کار هر کدوم به چه شکلیه.

پاسخ: ببینید کلا در انتاریو بیشتر شرکتها دیزاین هستن و کارهای های تکنولوژیک و طراحی طرفدار زیادی داره و پر رونق ترین صنعت هم در انتاریوManufacturing  هست. در غرب کانادا مثل آلبرتا، ساسکاچوان و بریتیش کلمبیا کارهای On Site، Operation، فیلد سرویس و بهره برداری رونق بیشتری دارن. در تورنتو، ماشین سازی و اتومبیل سازی یکی‌ از پر طرفدارترین گرایشات مکانیکه.  کلا بچه هایی که بک گراند خودرو سازی دارند بیکار نمیمونن چون خود خودرو سازی زیر شاخه های مختلفی داره مثل ابزار، موتور و قطعات و قالب سازی که در هر کدوم از این قسمت‌ها می‌شه وارد بازار کار شد. خصوصا قطعه سازی بسیار پر طرفداره که در انتاریو برای این رشته ها فرصتهای شغلی خوبی هست. در تورنتو تقریباً می‌شه گفت ۷۰ درصد کارهای مربوط به مکانیک در فیلد طراحی و دیزاین قطعات خودرو هست. برای همین من تاکید ویژه‌ای رو این موضوع دارم.

اونایی که Quality Management یا QC و QA کار کردند با همون بک گراند خودشون میتونن اینجا کار پیدا کنن. البته من اسم نرم افزار‌هاشون رو نمی‌دونم. چون فیلد من این نیست.

یه توضیحی هم بدم راجع به گرایش سیالات به خصوص آنهایی که نفت و گاز کار کردن. قبلاً که مارکت نفت خوب بود به همه این دوستان توصیه میشد که برن شهرهای غربی و نفتی‌ کانادا مثل کلگری. ولی‌ با این وضعیت آشفته قیمت نفت در دنیا، فعلا این گرایش اصلا بازار کار خوبی رو نداره و بهتره به یک گرایش دیگه شیفت کنن.

بچه هایی که HVAC کار کردند وضعشون خوبه. نرم افزار‌های مورد استفاده برای HVAC بیشتر اتوکد  هست و Wintac. به دلیل اینکه اینجا اختلاف دمای هوا در تابستون و زمستون خیلی‌ زیاده، سیستم‌های گرمایش و سرمایش در تمام خونه‌ها و ساختمونها وجود داره و این عمل باعث شده کارهای مربوط به HVAC بازار خوبی داشته باشه.

دوستانی که سابقشون بیشتره و حداقل 8- 7 سال به بالا سابقه کار دارند، بحث  Project Managementرو مد نظر داشته باشند. اگر ایران هستن و وقت دارند دوره های PMP رو بگذرونن.

سوال: این مدرک رو کانادا بگیرن بهتره یا اینکه تو ایران هم میشه گرفت؟

پاسخ: هیچ فرقی نداره. این لایسنس بین المللی هست که ایران این امتحان رو نداره. یا باید دبی امتحان بدن یا آنکارا. حداقل آمادگی این کورس رو داشته باشند. داستانش اینه که برای گرفتن این مدرک حتما باید کلاس برن و برای کلاس رفتن هم بهتره سابقه Project Management داشته باشند و بعد این دوره ها رو بگذرونن که به قول معروف اون توانایی لازم رو کسب کرده باشند. مثلا در تهران موسسه آریانا هست که تایید شده PMI هستش و این دوره ها رو برگزار میکنه. به طور کلی‌ نظر من اینه که بهتره دوره ها رو ایران برن و آمادگی کامل رو داشته باشن و بیان اینجا فقط برای آزمون. چون کلاس اینجا خیلی گرونه و حدود 4000 $ قیمتشه.

سوال: در مورد نرم افزار‌های رایج در مهندسی‌ کانادا مکانیک توضیحی رو میفرمایید؟

پاسخ: پرطرفدار ترین نرم افزار برای طراحی و Manufacturing نرم افزار  Solidworksهست و بعد از اون Ansys و تا حدودی هم Catia. اینجا به خاطر بحث کپی رایت بیشتر شرکتها نمی تونن نرم افزارهای گرون قیمت رو خریداری و به صورت تجاری استفاده کنند. به خاطر همین چون Solidworks نرم افزار ارزونتری هست و لایسنس ارزون تری با کارایی های مقبولی داره از این نرم افزار به صورت گسترده‌ای استفاده می‌شه. البته نرم افزار اتوکد به نوعی داخل همه اینها هست. در واقع  چون AutoCAD جزو بدیهیات هست من اسمی ازش نبرد‌م. به طور کلی‌ مهندسی‌ مکانیک بدون این نرم افزار قابل تصور نیست و به همه توصیه می‌شه این نرم افزار رو در حد مقبولی یاد بگیرن.

سوال:  حالا فرض کنیم که دوستان اومدن کانادا و فرض رو هم بر خوب بودن زبانشون میذاریم.  چون فاکتور زبان مهمترین آیتم موفقت هست. به نظر شما بهترین روش برای نزدیک شدن به بازار کار چی هست؟ co-op رو پیشنهاد می کنید یا Access Employment و یا ELT؟ برای رشته مکانیک کدوم بیشتر جواب می ده و مورد استقبال قرار می گیره؟

پاسخ: خوب می دونید زبان همونطور که خودتون گفتین ربطی به رشته نداره و هرکسی بخواد بیاد اینجا و پایه زندگی رو بریزه و وارد این محیط بشه و کار کنه، باید زبان انگلیسی‌ رو به خوبی بلد باشه. کلید طلایی تمام موفقیت اینجا زبانه یعنی هر کدوم از بچه ها که احساس می کنه زبانش ضعیفه، تمام نرم افزارها و تمام گفته های من رو باید فراموش کنه و فقط و فقط زبان بخونه. شما اگر تمام نرم افزار ها را بلد باشید و بهترین لایسنسها رو داشته باشید تا نتونید ارتباط برقرار کنید ذره ای ارزش نداره. من وقتی اومدم اینجا واقعا درک کردم که چقدر مهمه که آدم اول از زبان خیلالش راحت بشه بعد بره سراغ نرم افزار و سرتیفیکت.

من خودم Access Employment رو رفتم که دوره ای داره به اسم Engineering Connection. خیلی خوب بود و توصیه می کنم که حتما شرکت کنن و بسیار هم پر طرفداره. البته اینجا کارگاه ها و Work Shop های زیادی هست که میتونن ازش استفاده کنند. Engineering Connection یه حالتی داره که مانند یک پکیج هست و 6-7 تا برنامه خوب داره برای کسانی که تازه اومدن و هنوز هیچ کاری نکردن. بهتره اول این رو بگذرونن که تمام راه و چاه رزومه نویسی، Interview، انواع سرچ اینجین ها و روشهای سرچ، نوشتن Cover Letter و یا مثلا LinkedIn رو یاد بگیرن.

اگر کسی احساس می کنه زبانش احتیاج به تقویت داره چند تا راه هست. اول از همه من به شدت توصیه می کنم که چه کسانی که اینجا اومدن یا کسانی که تو ایران هستند به صورت آنلاین اخبار انگلیسی رو گوش بدن و تمرین شنیدن داشته باشن. اینجا هم که اومدن یه برنامه 6 تا 8 هفه ای کلاس زبان رو شرکت کنن.

برنامه ای هم به اسم Co-op هست که خیلی خوبه و بچه هایی که تجربه پایینی دارند یا حتی اونایی که تجربه بالایی هم دارن میتونن شرکت کنن. همونطور که خودتون می دونید خیلی ها تونستن از این طریق کاربگیرند ولی گارانتی هم وجود نداره. یعنی اینجوری نیست که همه بتونن استخدام بشن. به نوعی تجربه کار کانادایی حساب می شه و محاسن بسیاری داره، مثلا کالچر کانادا رو متوجه می شن و تا حدودی با محیط کار آشنا میشن و تو رزومه می تونن که یه دوره کو آپ رو هم ذکرکنند . می تونم بگم بدون کوآپ شانس کاریابی خیلی کم می شه. نمی گم نمی شه یا صد در صد نیست ولی خوب با یه برنامه کو آپ تا حدود زیادی شانس کاریابیشون زیاد می شه که حالا یا همون موسسه استخدامشون می کنه یا از اونجا میتونن Network رو درست کنند و کاری رو پیدا کنن و یا اینکه از اون شرکت میان بیرون و برای شرکت دیگه ای اپلای می کنند که Co-op می شه تجربشون و از اون می تونن استفاده کنند.

سوال:  توی گرایشهای مختلف مکانیک کدوم گرایش تو کانادا فکر می کنید بازار کار بهتری داشته باشه؟ سیالات ،جامدات یا …؟

پاسخ: کلا در مکانیک سه تا گرایش هست: Manufacturing یا همون ساخت و تولید، جامدات و سیالات. با وضعیت اقتصادی حال حاضر فقط ساخت و تولید و تا حدودی جامدات و بخشهایی از سیالات بازار کارش خوبه، چون واقعا سیالات با وضعیت موجود قیمت نفت چشم انداز خوبی نداره و تا چند سال آینده هم اوضاع همین خواهد بود. الان اون چیزی که تو بورس هست و Manufacturing یا همون ساخت و تولیده و مطمئنم خیلی سریع کارشون رو پیدا می کنند. این به خاطر افت ارزش دلار کاناداست و رشته هایی که با صادرات درگیرند در کانادا به شدت رونق گرفتن.

بعد از ساخت و تولید، گرایش جامدات هم بازار کار خوبی داره چون از ابزارسازی، قالب سازی و مدلینگ استفاده می شه و در رتبه آخر هم سیالات بخش HVAC قرار میگیره. HVAC چون ارتباط مستقیمی با ساخت و ساز داره و Construction آخرین بخشی هست که از سقوط ارزش دلار ضربه می خوره، می تونم بگم که هنوز خوبه و بچه هایی که در این زمینه کار کردند درسهای سیالات رو یه مروری داشته باشن.

سوال:  خوب به غیر از سرتیفیکیت P.eng که سوال بعدی من هست، فکرمی کنید چه سرتیفیکتی اینجا به در می خوره که حالا کسایی که اومدن برن این دوره ها رو بگذرونن؟ مثلا آیا HVAC خودش یه دوره یا سرتیفیکیت داره یا مثلا در ساخت و تولید سرتیفیکیت خاصی نیاز هست؟

پاسخ: بله هست. کانادا مملکت Certificate هاست. شما رو هرچی دست میذاری میگن سرتیفیکیتت کو؟ من 15 سال Offshore در شرکت ملی نفت ایران کار کردم که در نتیجه با شرکتهای بین المللی سر و کار داشتیم و انواع پروژه های PC  رو راه اندازی کردم، ولی خوب وقتی میای اینجا میگی من پروژه کار کردم میگن خوب کو مدرکت؟ در ایران اصلا تعریفی نداره که شما حتما سرتیفیکیت داشته باشید برای انجام کاری، در صورتیکه در کانادا برعکس تا سرتیفیکیت کاری رو نداشته باشید نمی تونید اون کار رو انجام بدید. درنتیجه داشتن این گونه سرتیفیکیت ها پیش کارفرما واقعا یه برگ برنده است.

برای سرتیفیکت به غیر از P.eng، آیا Association دیگه ای برای HVAC ها وجود داره به اسم hrai.

در کانادا کسانی که می خواهند دیزاین HVAC بگیرند باید به این سایت مراجعه کنن. چند تا کورس هست که باید بگذرونن و نهایتا یه امتحان داره. این سرتیفیکیت بسیار مهمه، البته باید سایت رو کامل مطالعه کنید.

http://www.hrai.ca

کسانی که تکنیشن کارکردن، مثل نصابها، نصابهای وسایل HVAC و لوله کشی گاز و کلا کسانی که کار عملی انجام دادن مثلا لوله کشی آب (البته لوله کشی سرتیفیکیت مخصوص لازم داره در کانادا) مدارک مربوطه برای ثبت نام در همون سایتی که گفتم موجوده.

یه سرتیفیکیت دیگه هست به نام Gas Technician که هرکسی که بخواد بره تو سایت یا منزل مردم و قصد تعمیر وسایل مربوط به تهویه مطبوع، گاز و آب گرم کن رو داشته باشه، اول باید این مدرک رو بگیره و به شدت هم بازار کارش خوبه. یعنی بچه هایی که بخوان Trading کار کنند و برن تو بحث technician، خیلی سریع کار پیدا میکنه.

بعد بحث Mini Track و Red Seal رو داریم. درواقع سرتیفیکیت Red Seal ) چون مهرش قرمزه بهش میگنRed Seal  ) برای بچه هایی هست که ابزار سازی کار کردن مثلا در کارخونه یا شاپ کارکردن و درواقع کارهای تکنیسینی انجام دادن . برای همه رشته ها این مدرک موجوده، برای برقی ها، برای شیمی ها و خصوصا برای مکانیکها؛ مثلا Certificate هست برای تعمیر ماشین آلات سنگین، ماشین آلات راه سازی ،تعمیرات لودر و بلدوزر و یا ماشین آلات معدنی، در واقع اونایی که تو معدن کار می کنند. الان اگر کسی بیاد این Certificate رو بگیره، خیلی سریع با حقوق ساعتی 30 تا 40 دلار میتونه کار پیدا کنه.

جامداتی ها دیزاین خیلی لازم دارند. طراحی ماشین آلات معدنی مثلا تجهیزات ماسه شویی و …، طراحی اینجور تجهیزاتی که برای کارهای معدنی کاربرد داشته باشه، اینا رو من خیلی دیدم. یعنی دیزاین Engineering می خوان؛ ولی بحث اینجاست که برای اینکه شما به هرحال بتونید دیزاین بکنید 90% از شما P.eng می خوان، یعنی بدون بحث P.eng عملا دیزاین به درد نمی خوره. چون شما وقتی طراحی می کنید باید نقشه ای که خودتون طراحی کردید رو امضا کنید و مسئولیتش رو هم به عهده بگیرید. اگر فردا مشکلی داشت خودتون مسئولید. البته خوب مسئولیت هم به شدت سنگینه و عواقب کار اشتباه هم سنگین تر. به خاطر همین شما برای اینکه حق امضا داشته باشید باید P.eng بگیرید و مهندس های Design رو اکثرا ازشون P.eng میخوان.

سوال: در بعضی از رشته ها (مثل عمران گرایش طراحی (، گرفتن P.eng واجبه و باید حتما بگیریم. درمورد مکانیک همین رو می خوام یه توضیح بدین که به چه صورت هست. آیا واجبه براشون؟

پاسخ: من خوشبختانه مسیرم رو درست رفتم و درعرض سه ماه تمام Requirement ها رو پاس کردم و امتحان PMP رو هم پاس کردم. الان فقط منتظر یکسال سابقه کار کانادایی هستم که بتونم P.eng رو بگیرم. P.eng به هر حال برای هرمهندس از هر گرایشی تو این مملکت لازم هست چه ازش استفاده بکنه و چه استفاده نکنه. به نوعی Credential محسوب میشه. می دونید هرکجایی که شما می خواهید استخدام بشید دیگه از شما مدرک تحصیلی نمی خوان که برن و ارزیابی کنن و ببینن کجا کار کردین و این نمره چی شده یا این درس رو پاس کردی یا اون رو پاس نکردی؟! یعنی کارفرما نه وقت این رو داره و نه هزینش رو داره که این کار رو بکنه. به خاطر اینکه در P.eng همه این موارد رو از شما می خواند، وقتی شما P.eng دارید یعنی تمام این درسها رو پاس کردید و اونموقع کارفرما خیالش راحت هست که شما واقعا Certified هستید و واقعا مهندس محسوب میشید.

صرفا یک روزمه و پاس کردن اینترویو، دلیل محکمی بر بلد بودن کار نیست. خوب من می تونم هرچیزی بگم و تا حدودی هم کارم رو بلدم. ولی اینا برای اینکه خیالشون راحت بشه P.eng می خواهند از شما تا بدونند شما تمام اون مراحل قانونی رو طی کردین. P.eng علی الخصوص برای مهندسین جامداتی ها که با نقشه کشی و دیزاین کار میکنن لازمه و هرکسی که نقشه تولید کنه باید P.eng رو داشته باشه که نقشش رو امضا کنه.برای دوستان ساخت و تولید، تا حدودی P.eng نیاز نیست، چون اونها میرن توی شاپ و زیاد با بحث طراحی کاری ندارن. ولی مهندسهای طراحی چه جامدات چه HVAC ها P.eng لازمه براشون؛ چون تجهیزات مکانیکی ساختمانی رو باید طراحی کنند و نقشه تولید می کنن پس باید حتما P.eng رو داشته باشن تا بتونند کار بگیرنند. حتی بعضی از شرکتها الان هستند که فقط چون P.eng هستید و حق امضا دارید شما رو استخدام می کنند. خوب اینجا مثل ایران سهمیه ای نیست ولی شخص میتونه به عنوان کار دوم، نقشه ها رو ببره خونه نگاه کنه و نقشه ای رو که کشیده شده چک کنه و مهر و امضا کنه و برای هر نقشه 300 تا 500 دلار هم بگیره. بعضی وقتها شرکت برای اینکه این مبلغ 300 تا 500 دلار رو جداگانه به شخص دیگه ای نده میاد یه نفر رو استخدام می کنه که هم کار دیزاین بکنه و هم P.eng باشه. اون شخص نقشه ها رو خودش امضا میکنه و خودش هم مسئولیتش رو به عهده میگیره، به خاطر همین شرکتهای طراحی خیلی راغب هستند یه نفری که P.eng داره رو بگیرن که کارشون راحت بشه.

سوال:  آیا کسانیکه سیالات خوندن یا جامدات یا به طور کلی یکی از سه گرایش رو خوندن، صرفا با داشتن تجربه کاری روی یه فیلد دیگه، امکان شیفت کردن رو دارند یا اینکه کارشون سخت می شه؟ یعنی مثلا من سیالات خوندم و مدرک تحصیلیم سیالات هست و حالا سابقه کار به عنوان مثلا در ساخت و تولید رو هم دارم، میام اینجا و می بینم بازار کار ساخت وتولید بهتره می خوام شیفت کنم برم توی رشته ساخت و تولید، به نظر شما این مقدوره؟

پاسخ: خوشبختانه اینجا به شرط اینکه واقعا کار کرده باشین، حتی اگه فیلدتون یه چیز دیگه هست و در کنارش یه چیز دیگه رو هم واقعا بلدید و اعتماد به نفس این رو دارید که اون کار رو انجام بدید، می تونید رزومتون رو یه جوری بنویسید که کار دوم رو های لایت کنید نسبت به کار اولتون و با اون وارد بازار کار بشید. به هرحال اینجا با خروجی کار دارند، با این کار دارند که آیا شما این کار رو بلدین انجام بدین یه نه. دیگه حالا کاری ندارن شما کار اولتون بوده یا کار دومتون. پاره وقت بودید یا تمام وقت! کارفرما راهگشا و مشکل گشا می خواد کلا اینجا مثل ایران نیست که حالا یه نفر بیاد اضافه بشه و گهگاهی یه کاری رو انجام بده، واقعا اینجا کسی رو می خواهند که وقتی وارد یه مجموعه شد کارایی داشته باشه، خودش تاثیر خودش رو روی مجموعه بگذاره و گره ای از کار کارفرما بازکنه، وگرنه این نیرو به دردش نمی خوره. حالا شما بک گراندتون هرکاری که کردین و هرچی که خوندین اصلا مهم نیست براشون، اینجا الان مثلا مهندس الکترونیک هست که داره رو Shop Floor و یا روی دستگاه CNC کار می کنه و کار فرما اصلا براش مهم نیست که شما چی خوندید. ولی در عین حال این شیفت کردن یه مقدار هم مشکله، مثلا خود من مکانیک سیالاتم، بک گراندم نفت و گاز هست ولی وقتی نفت و گاز اینجوری Down شده من باید تغییر فیلد بدم؛ ولی خوب شیفت دادن سخته؛ چون همون سرتیفیکیتهایی که قبلا گفته بودم رو دوباره باید امتحان بدم که اگر کارفرما از من خواست، که معمولا می خواد رو داشته باشم و باید دوباره کورسهاش رو به صورت پاره وقت بگذرونم وامتحان بدم تا سرتیفیکتش رو بگیرم. بعد اون موقع هست که می تونم وارد فیلد دلخواهم بشم.

من دوست ندارم الان برم فیلد دیگه چون برام سخته. من سابقه ده ساله کار تو فیلد خودم رو دارم. ولی خوب الان بازار میگه تو ماه گذشته 7500 نفر تو آلبرتا تو رشته نفت و گاز از کار برکنار شدن و همینجوری این سیل داره به سمت تورنتو سرازیر می شه و با این وضعیت شرایط کار برای من سخت میشه و فرصتهایی که در تورنتو به وجود میاد اینها میگیرن.

سوال: و در آخر اگر توصیه ای دارید بفرمایید.

پاسخ: به عنوان مطلب آخر یک توصیه دارم :

من همیشه رشته ها رو برای خودمون تا حدودی رده بندی کردم. به طور خلاصه دوستانی که Manufacturing کارکردن خیلی راحتتر میتونن تو این رشته پیشرفت کنن. ولی برای کسانی که فیلدشون نفت و گاز هست و تو شرکت های نفتی و گازی کار می کنند و حالا کارشون درست شده و دارند میایند کانادا، کار سختتره؛ من توصیم اینه ترجیحا فیلدشون رو عوض کنن و همین دوره Engineering Connection که قبلا گفتم رو بگذرونن.

آماری که در آلبرتا دادم عین واقعیت بود و فقط در ماه ژانویه تعداد 7500 نفر از کار برکنار شدن.  نرخ بیکاری یه زمانی در آلبرتا 4.6 بوده و هرکس در کل کانادا کار پیدا نمی کرد حتما در آلبرتا کار پیدا می کرد. ولی الان این نرخ بی کاری رسیده به حدود 8 درصد، در صورتی که در انتاریو 20 هزار فرصت شغلی جدید ایجاد شده و این باعث شده نرخ بیکاری که در کل کانادا حدود 7.1 هست بالانس باشه و ثابت بمونه.

در پایان از طرف تمام بچه‌های  تشکر می‌کنم از جناب آقای تورج حمزه پور که وقت با ارزششون رو در اختیار بنده قرار دادن و اطلاعات بسیار با ارزشی رو بسیار صمیمانه و دلسوزانه در به دوستان منتقل کردن.

به اشتراک گذاری پست

نوشته‌های تازه

آخرین دیدگاه‌ها

نوشته‌های تازه

i2Canada IMMIGRATION Services